سال هشتم، شماره دوم، پياپي 15، بهار و تابستان 1398
ابراهيم موسيزاده/ دانشيار دانشگاه تهران
علي جان حيدري/ دانشجوي دکتراي حقوق عمومي aliheidari199@yahoo.com
دريافت: 01/11/1397 ـ پذيرش: 25/03/1398
چکيده
نظرية «تفکيک قوا» يکي از مهمترين نظريهها و مفاهيم در حقوق عمومي است. بسياري از نويسندگان اين نظريه را از مهمترين ابزار تحديد قدرت خواندهاند. اساس اين نظريه بر اين است که هر يک از دستگاههاي قدرت بايد وظيفةمشخصي داشته باشد و در کارويژة قواي ديگر ورود نکند. برخي منتسکيو فيلسوف و حقوقدان مشهور قرن هجدهم فرانسه را، مبدع نظرية «تفکيک قوا» دانستهاند، اما صاحبنظراني همچون افلاطون، ارسطو، گروسيوس، پوفندرف و ژان بدن از جمله انديشمنداني هستند که پيش از ايشان در اين باب سخن گفتهاند. در انديشة ابنخلدون، که قرنها پيش از منتسکيو ميزيسته، نيز اين نظريه مطرح شده است. اگرچه ابنخلدون تفکيک قواي مصطلح را مطرح نکرده، اما از لزوم تفکيک وظايف سهگانه و تحديد قدرت به روشني سخن گفته است. نگارنده پس از نگاهي به مفهوم «تفکيک قوا»، با روش «اسنادي» و با رويکرد تطبيقي به مطالعة تطبيقي آن در انديشة ابنخلدون و منتسکيو پرداخته است. نوآوري اين پژوهش نيز آن است که اشتباه رايج دربارة انديشة ابنخلدون مبني بر پذيرش نظرية «تفکيک قوا» را اصلاح و شکل صحيح نظرية ايشان (پذيرش تقسيم کار و توزيع وظايف) را با استناد به آثار مکتوب وي مطرح نموده است.
کليدواژهها: تفکيک قوا، منتسکيو، ابنخلدون، قوة مقننه، مجريه، قضاييه.