سال هشتم، شماره دوم، پياپي 15، بهار و تابستان 1398
عليرضا دبيرنيا/ استاديار دانشگاه قم dr.dabirnia.alireza@gmail.com
زهرا بيدار/ دانشجوي دورة دکتري حقوق عمومي دانشگاه قم zb.zahrabidar@gmail.com
دريافت: 23/10/1397 ـ پذيرش: 13/05/1398
چکيده
شکل جديد رابطة حقوق و سياست در گفتمان جهان معاصر، انسان را به عنوان دارندة حقها و آزاديها در کانون توجه قرار داده است. در اين گفتمان، حق «تعيين سرنوشت» از مهمترين حقهاي بنيادين به شمار ميرود که بر اساس آن، افراد هر جامعه حق تصميمگيري و تعيين سرنوشت فردي و اجتماعي خود را دارا هستند. ازآنرو که تمام حقها نيازمند تضمين و حمايت در قوانين بوده و قانون اساسي در سلسله مراتب هنجارهاي حقوقي، به عنوان بالاترين و مهمترين هنجار، نقش تعيين کنندهاي در تضمين اين حقها ميتواند داشته باشد. نوشتار حاضر بر آن است تا با مطالعة تطبيقي، سير تحول مفهوم، مباني و شيوههاي تضمين نقش و جايگاه مردم در حکومت را، به عنوان يکي از حقوق بنيادين در قانون اساسي مشروطه و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ارزيابي کند. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد يکي از نتايج انقلاب مشروطه شناسايي نقش مردم براي نخستين بار و تلاش در جهت تضمين آن بوده است؛ سرآغازي که در روند تکاملي خود و در جريان انقلاب اسلامي ايران، به نحو کاملتري به ثمر نشست و دغدغة تضمين آن در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران عينيت قابل توجهي پيدا کرد.
کليدواژهها: حقوق و آزاديهاي اساسي، حق تعيين سرنوشت، قانون اساسي مشروطه، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران