سال چهارم، شماره دوم، پياپي 7، بهار و تابستان 1394
حميدرضا گردشتي / كارشناسارشد فقه و مباني حقوق دانشگاه تهران koosar.gardashti@gmail.com
حسين داورزني / دانشيار دانشكدة الهيات دانشگاه تهران davarzani@ut.ac.ir
دريافت: 2/2/1394 ـ پذيرش: 22/6/1394
چکيده
مسئلة امامت و زعامت جامعه و ضرورت وجود حکومت اسلامي، يکي از بنياديترين اصول در انديشة سياسي شيعه قلمداد ميشود. در نگاه شيعي، امامت و ولايت از جمله مقولاتي است که به حسب عناصر و مؤلفههايي چون کليت، ذاتيت، دوام و ضرورت، گرچه به دو شکل متغاير، اما هر دو در يک راستا و اعم از عصر حضور معصوم عليه السلام و دوران غيبت ايشان متجلي ميگردد. در دورهاي با حضور امام معصوم عليه السلام به شکل امامت و ولايت بالاصالة ايشان در امامت نبي اسلام و پس از ايشان، امير مؤمنان و ائمة اطهار عليهم السلام و در دوران غيبت معصوم، به شکل نيابت فقيه جامعالشرايط ساختاربندي نظري ميگردد.
اين مفروض اساسي حائز اهميت است که مسئلة ولايت فقيه بر سامانه زيست اجتماعي مسلمانان، از همان دوران اولية عصر غيبت به صورت نظامي متعين در منظومة معرفتي فقهاي شيعه شکل گرفته، اما در هر برهه، بهتناسب نحوة تعامل و ارتباط دستگاه فقاهت و سلطنت حاکمه، به صورتي بروز و ظهور يافته است. چنانکه در عصر امام خميني ره و با فراهم شدن کليه مقدمات موصِلة ديگر مانند وحدت کلمة مردم در حمايت از گفتمان سياسي ايشان، تئوري ولايتفقيه در سعه حداکثري اين گفتمان، که همان ولايت مطلقه انتصابي فقيه جامعالشرايط بود، تجلي پيدا کرد.
کليدواژهها: امامت، ولايت مطلقه، حاکم جائر، نيابت، شيعه، مراتب ولايت، جلوههاي ولايت.