سال ششم، شماره اول، پياپي 10، پاييز و زمستان 1395
عبدالله بهارلويي/ سطح4 و دانشجوي دکتري دانشگاه باقر العلوم عليهم السلام abdollahbaharloei@yahoo.com
دريافت: 31/6/1394 ـ پذيرش: 4/12/1394
چكيده
يكى از مباحث جدى مربوط به فلسفة حقوق بشر كه امروزه در عرصة جهانى از اهميت بسزايى برخوردار است، تعيين نسبت ميان حقوق بشر و حقحيات است. آنچه در اين نوشتار دنبال مىشود، پرداختن به اين سؤال است كه آيا اين حق بهصرف انسان بودن به فرد تعلّق مىگيرد يا در تعلّق آن، ارزشدار بودن حيات نيز دخيل است؟ در اين رابطه دو احتمال وجود دارد: احتمال اول آن است كه هيچ عامل اعتقادى در تحقق اين حق، نقشآفرين نباشد. اثر اين مبنا تعارض حق حيات با اعتقادات دينى است. نتيجة حاصل از احتمال دوم، دخيل شدن ارزشها و باورهاى دينى در تحقق حقوق بشر و تعيين قلمرو و دامنة آن است كه در اثر آن، مفهوم كرامت ارزشى شكل مىگيرد و در نتيجه، اين حقوق از نظر امتداد، كيفيت تعلّق و عوامل محدودگر متفاوت خواهد شد.
ادعاى اين نوشتار، تأييد احتمال دوم است. پذيرش احتمال دوم بهمعناى پذيرش مبانى، منابع، اهداف و ضمانتهاى اجراهاى حقوقى، متفاوت از آن چيزى است كه در اسناد بينالمللى حقوق بشرى آمده است.
کليدواژهها: حق، حيات، کرامت، حقوق بشر.