صفحهها:
87-100
تاریخ دریافت: 1399/05/11
تاریخ پذیرش: 1399/09/17
چکیده:
بر اساس آموزه های اسلامی، تقنین در کنار دو شأن اجرا و قضا، از شئون حاکم اسلامی محسوب می شود. با توجه به امکان تفویض این شئون توسط رهبری، در حال حاضر امر قانون گذاری به مجلس شورای اسلامی واگذار شده است. نظر به تأثیری که قوانین در اعتلا و اقتدار دولت اسلامی دارند، یکی از نهادهای تأثیرگذار در این دولت، قوه مقننه است؛ از این رو، ارائهی الگویی کارآمد و منطبق بر موازین اسلامی در این خصوص از اهمیت به سزایی برخوردار است. بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا به روش توصیفی تحلیلی ضمن آسیب شناسی ساختار کنونی قانون گذاری، با استفاده از تعالیم اسلامی، بایسته های کلی و اساسی قوهی قانون گذاری در حکومت اسلامی را تبیین نماید. در همین راستا، الگوی دو مجلسی، متشکل از فقها و حقوق دانان به عنوان مجلس قانون گذار و مجلسی متشکل از نمایندگان مردم به عنوان مجلس ناظر و مطالبه گر پیشنهاد شده است. بدیهی است، در این الگو به منظور تشخیص صحیح موضوعات و تعیین اولویت های قانون گذاری، همواره از نظر اهل خبره در قالب کمیسیون های تخصصی استفاده خواهدشد. واگذاری امر خطیر قانون گذاری به متخصصین این حوزه در عین سپردن امر نظارت بر نمایندگانی از مردم و بهره مندی از نظر اهل خبره در تشخیص موضوعات از جمله مزایای این الگو به شمار می رود.
Article data in English (انگلیسی)
شیوه ارجاع به این مقاله:
RIS
Mendeley
BibTeX
APA
MLA
HARVARD
VANCOUVER
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مسعودیان، مصطفی، تقی زاده، احمد.(1399) بایستههای ساختاری قوۀ مقننۀ مطلوب در دولت اسلامی (با رویکرد انتقادی به وضعیت موجود). دو فصلنامه اندیشههای حقوق عمومی، 10(1)، 87-100
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مصطفی مسعودیان؛ احمد تقی زاده."بایستههای ساختاری قوۀ مقننۀ مطلوب در دولت اسلامی (با رویکرد انتقادی به وضعیت موجود)". دو فصلنامه اندیشههای حقوق عمومی، 10، 1، 1399، 87-100
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مسعودیان، مصطفی، تقی زاده، احمد.(1399) 'بایستههای ساختاری قوۀ مقننۀ مطلوب در دولت اسلامی (با رویکرد انتقادی به وضعیت موجود)'، دو فصلنامه اندیشههای حقوق عمومی، 10(1), pp. 87-100
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مسعودیان، مصطفی، تقی زاده، احمد. بایستههای ساختاری قوۀ مقننۀ مطلوب در دولت اسلامی (با رویکرد انتقادی به وضعیت موجود). اندیشههای حقوق عمومی، 10, 1399؛ 10(1): 87-100